مدلی از ایجاد ارزش بلند مدت

ساخت وبلاگ

Dirk Schoenmaker B دانشکده مدیریت روتردام ، دانشگاه اراسموس ، بستر Erasmus برای ایجاد ارزش پایدار ، CEPR ، Bruegel ، روتردام ، هلند مکاتبات schoenmaker@rsm. nl https://orcid.org/0000-0003-3571-69766

Willem Schramade C کارخانه مالی پایدار ، بستر Erasmus برای ایجاد ارزش پایدار ، روتردام ، هلند

  • استناد را بارگیری کنید
  • https://doi.org/10. 1080/20430795. 2021. 1920231
  • جایگاه

مقاله تحقیق

مدلی از ایجاد ارزش بلند مدت

  • مقاله کامل
  • ارقام و داده ها
  • منابع
  • استناد
  • معیارهای
  • مجوز
  • چاپ مجدد و مجوزها
  • مشاهده pdf pdfview epub epub

خلاصه

نمایش فرمول:؟فرمول های ریاضی به عنوان MATHML رمزگذاری شده اند و در این نسخه HTML با استفاده از MathJax به منظور بهبود نمایشگر خود نمایش داده می شوند. جعبه را برای خاموش کردن MathJax از آن جدا کنید. این ویژگی به JavaScript نیاز دارد. برای بزرگنمایی روی فرمول کلیک کنید.

شرکت ها باید در شیوه ایجاد ارزش و رشد و توسعه تجارت خود در محیط بی ثبات و نامشخص تجارت ، تجدید نظر کنند. شرکت های تقریباً در هر صنعت تحت تأثیر روندهای جدید اجتماعی مختل کننده مانند تغییرات آب و هوا ، انتقال انرژی و نابرابری اجتماعی قرار می گیرند. در عین حال ، شرکت ها به طور فزاینده ای در مورد عملکرد پایداری خود ارزیابی می شوند.

با این وجود ، فقط چند شرکت شروع به ابداع مسیرهای استراتژیک جدید کرده اند ، استراتژی های پیشگامانه بر ایجاد ارزش بلند مدت ، نه فقط برای سهامداران بلکه برای همه ذینفعان متمرکز شده اند. یک دفترچه بازی در مورد چگونگی ایجاد ارزش بلند مدت در حال حاضر فاقد آن است ، و این کار را برای شرکت ها دشوار می کند تا فرصت ها را بدست آورند و خطرات ایجاد شده توسط این روندهای اجتماعی را کاهش دهند.

این مقاله الگویی از ایجاد ارزش بلند مدت را تهیه می کند که از شرکت ها در ایجاد ارزش بلند مدت و تنظیم استراتژی های خود بر این اساس پشتیبانی می کند. مؤسسات مالی می توانند این مدل را برای ارزیابی چگونگی اثبات آینده سرمایه گذاری و/یا اوراق بهادار وام خود ترسیم کنند.

1. معرفی

چشم انداز در حال تغییر خطر و فرصت ، همراه با تغییر نقش شرکت ها در جامعه و افزایش سرعت تغییر در محیط کسب و کار ، یک عادی جدید ایجاد کرده است که نیاز به تجدید نظر اساسی در مورد چگونگی ایجاد ارزش شرکت ها و رشد تجارت خود دارد. COVID-19 ، تغییرات آب و هوا ، نابرابری اجتماعی و تغییر جمعیتی فقط چند نمونه از موضوعات و روندهای اجتماعی است که از نظر ساختاری نحوه رفتار مصرف کنندگان و نحوه عملکرد شرکت ها ، تخصیص سرمایه و مدیریت زنجیره های عرضه خود را تغییر می دهد (Aggarwal 2011).

در چنین دنیایی ، شرکت هایی که منحصراً روی حداکثر رساندن ارزش سهامدار (کوتاه مدت) تمرکز می کنند ، خود را در معرض خطر قرار می دهند. مدل سهامدار کلاسیک استدلال می کند که شرکت ها باید ارزش سهامدار را به حداکثر برسانند (جنسن 2002). در این دیدگاه ، این وظیفه دولت است که از نگرانی های اجتماعی و زیست محیطی مراقبت کند. این جدایی بین امور مالی و نگرانی های اجتماعی به ویژه در ایالات متحده صادق است (سیمون 2017) اما در کل جهان جهانی شرکت ها صدق می کند. اما مدل سهامدار شرکت ها را از شیوه های پایدار تجارت باز می دارد (Schoenmaker و Schramade 2019).

یک دیدگاه جایگزین گسترش هدف شرکت برای بهینه سازی ارزش ذینفعان (مگیل ، کوینزی و روکت 2015) است. دیدگاه ذینفعان منافع ذینفعان فعلی و آینده را در نظر می گیرد و هدف آن ایجاد ارزش مشترک پایدار برای همه ذینفعان است. سرمایه گذاران و سرمایه گذاران به طور فزاینده می خواهند بفهمند کدام برنامه های بلند مدت برای آماده سازی و تنظیم مشاغل خود در مورد اختلالات آینده و به دنیایی که عملکرد آنها در مورد تغییرات آب و هوا ، اعتماد مصرف کننده و رضایت کارکنان به همان اندازه مهم است به همان اندازه که کوتاه مدت آنها مهم است. عملکرد مالی. شرکت های پیشرو در آینده تمایل به ایجاد ارزش بلند مدت (LTVC) دارند. این شرکت ها با تنظیم مداوم مدلهای تجاری و عملیاتی خود قادر به ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی هستند تا بتوانند فرصت ها را به دست آورند و خطرات ایجاد شده توسط روندهای اجتماعی را کاهش دهند. در این واقعیت تجاری جدید ، ایجاد ارزش اقتصادی و ذینفعان کاملاً یکپارچه است. با ایجاد ارزش ذینفعان ، شرکت های ارزش اقتصادی در آینده ارزش اقتصادی ایجاد می کنند.

ایجاد ارزش بلند مدت نیاز به یک چشم انداز بلند مدت از مدیریت ارشد ، شناسایی روندهای آینده اجتماعی دارد که می تواند بر رقابت طولانی مدت شرکت و یک چشم انداز بلند مدت روشن در مورد چگونگی تغییر شکل تجارت امروز برای تسلط بر این آینده تأثیر بگذارد. اختلالGeels and Schot (2007) دومی را "مسیر انتقال" می نامند ، طرح استراتژیک که این شرکت برای تغییر و تحول در تجارت و الگوی عملیاتی امروز برای به دست آوردن فرصت های شغلی و کاهش خطرات ناشی از روندهای اجتماعی فردا می نامد.

در حال حاضر ، بسیاری از شرکت ها با "چگونگی" تمرکز و ایجاد ارزش بلند مدت ، که اغلب در اثر فشارهایی برای برآورده کردن انتظارات و الزامات کوتاه مدت از سهامداران ، مشتریان و سایر ذینفعان کلیدی ایجاد می شود ، تلاش می کنند. در رکود اقتصادی فعلی COVID محور ، ممکن است سرمایه گذاری برای شرکت ها برای بلند مدت ، به عنوان مثال برای سبز کردن سبد محصولات خود ، در حالی که در کوتاه مدت زنده مانده است ، برای شرکت ها نیز دشوارتر شود (هپبورن و همکاران 2020).

سؤال تحقیق در این مقاله بررسی چگونگی ایجاد شرکت ها می تواند ارزش بلند مدت باشد. برای پاسخ به این سؤال ، این مقاله مدلی از ایجاد ارزش بلند مدت را تهیه می کند. چارچوب نظری برای ایجاد ارزش بلند مدت بر دو ستون ایجاد می شود. ستون اول ریشه در تحقیقات در مورد انتقال های اقتصادی و اجتماعی (Loorbach ، Frantzeskaki و Avelino 2017) دارد که نشان می دهد توانایی ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی در هم تنیده است. روند انتقال در بخش ها و شرکت های انفرادی متفاوت است. ستون دوم مربوط به تحقیقات استراتژی در مورد توانایی هایی است که شرکت ها برای انتقال پایداری باید توسعه دهند (Van Kleef and Roome 2007 ؛ Paiola et al. 2013). این قابلیت ها نیز خاص بخش هستند. این ستون استراتژی می تواند برای طراحی استراتژی های LTVC استفاده شود.

در مرحله بعد ، این مدل ما را قادر می سازد تا گزاره های قابل آزمایش را تهیه کنیم که انتقال بخش ها و آمادگی انتقال شرکت های انفرادی در هر بخش قابل ارزیابی است. این آزمایشات با مطالعات موردی از بخش های مختلف صنعتی انجام می شود. آزمایش نهایی ارزیابی اینکه آیا یک شرکت قادر به دستیابی به پتانسیل ارزش بلند مدت خود است یا خیر.

این مدل تمرکز استراتژیک بر روندهای اجتماعی را ارتقا می بخشد. شرکت ها می توانند از این مدل به عنوان بخشی از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک برای ایجاد ارزش بلند مدت استفاده کنند. موسسات مالی همچنین می توانند این مدل را برای ارزیابی چگونگی "اثبات آینده" سرمایه گذاری و/یا اوراق بهادار وام خود ترسیم کنند. آنها بنابراین می توانند مشخص کنند که در کدام بخش ها در پیشتاز سرمایه گذاری می شوند و در کدام بخش در معرض عقب مانده قرار می گیرند. این تجزیه و تحلیل می تواند برای تنظیم استراتژی سرمایه گذاری و وام آنها استفاده شود.

این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش های 2 و 3 اهمیت استراتژیک ایجاد ارزش بلند مدت و قابلیت های مورد نیاز شرکت ها برای توسعه را توضیح می دهد. در مرحله بعد ، بخش 4 مدل ما از ایجاد ارزش بلند مدت را ارائه می دهد و بخش 5 مدل را در صنایع مختلف آزمایش می کند. بخش 6 با بینش از مدل نتیجه می گیرد.

2. تمرکز بر ایجاد ارزش بلند مدت از اهمیت مهم در آینده

امروز ، تقدم سهامداران در استراتژی شرکت و تصمیم گیری به طور فزاینده ای تحت فشار قرار می گیرد. تمرکز انحصاری بر حداکثر رساندن ارزش کوتاه مدت می تواند به رقابت و ظرفیت درآمد آینده سازمان آسیب برساند (مایر 2018). بر این اساس ، سرمایه گذاران انتظار تمرکز دوگانه از شرکت ها را دارند: بر بهره وری کوتاه مدت و سرمایه گذاری برای ایجاد ارزش بلند مدت برای سهامداران و سایر ذینفعان مربوطه شرکت. به طور فزاینده ، سرمایه گذاران تشخیص می دهند که منابع مزیت رقابتی و قدرت بازار در حال تغییر هستند و به نفع خودشان است که شرکت ها روی ایجاد ارزش بلند مدت برای همه ذینفعان اصلی تمرکز می کنند.

سه روند کلیدی را می توان شناسایی کرد که از زمان بحران مالی جهانی در سال 2007-2009 این تغییر را در چشم انداز ایجاد می کند و همچنان به شکل گیری محیط کسب و کار آینده ادامه خواهد داد:

2. 1تغییر چشم انداز و فرصت شرکتها

شرکت های بی شماری تحت تأثیر خطرات و فرصت های جدید بسیار مختل کننده ، غیرقابل پیش بینی و پیچیده اجتماعی مانند تغییرات آب و هوایی ، تغییر جمعیتی ، خطرات ژئوپلیتیکی ، تخریب و افزایش نابرابری اقتصادی در جوامع قرار می گیرند (KPMG 2019). به عنوان مثال ، تغییرات آب و هوایی و انتقال انرژی به طور فزاینده ای صنایع فشرده کربن مانند نفت و گاز ، معدن و صنایع شیمیایی را مختل می کند. کمیسیون اروپا (2020) با هدف بسیج حداقل 1 تریلیون یورو سرمایه گذاری های پایدار خصوصی و عمومی در طول دهه آینده برای تحقق توافق سبز اروپا.

همه گیر COVID-19 نمونه دیگری از چنین مسئله اجتماعی است که به طور قابل توجهی بر عملکرد مالی شرکت ها ، بخش ها و اقتصادها به طور کلی ، مانند هواپیمایی ، خرده فروشی ، مهمان نوازی و صنعت خودرو تأثیر می گذارد. تأثیر اجتماعی و اقتصادی COVID-19 احتمالاً سالهاست که از بین می رود و می تواند منجر به تغییرات ساختاری شود ، به عنوان مثال ، چه چیزی و چگونه مشتریان مصرف می کنند. و نحوه کار شرکت ها ، تخصیص سرمایه ، مدیریت امور مالی و سازماندهی زنجیره های عرضه خود. برای دستیابی به یک پاسخ استراتژیک مناسب ، شرکت ها باید در آغوش بگیرند و درک کنند که چگونه پایان نامه های اجتماعی و فرصت های اجتماعی به هم وصل می شوند و اطمینان حاصل می کنند که هیئت ها و تیم های رهبری آنها در طولانی مدت درگیر هستند.

در کنار این چالش ها و روندهای اجتماعی ، منابع ایجاد ارزش برای شرکت ها نیز به سمت ذینفعان منتقل می شوند. بسیاری از شرکت ها در آستانه تغییر قرار دارند که در آن منبع ایجاد ارزش به جای سهامداران ، با مشتریان ، کارمندان و جامعه وسیع تر قرار دارد. ما در حال حاضر در دنیایی زندگی می کنیم که سرمایه مالی ساده فراوان است (مانکینز ، هریس و هاردینگ 2017) ، در حالی که انواع دیگر سرمایه به طور فزاینده ای اهمیت می یابد (هاکل و وست لیک 2018). رقابت و سودآوری یک شرکت به طور فزاینده ای در تأمین و تقویت جنبه های مرتبط با ذینفعان از جمله سرمایه انسانی ، سرمایه طبیعی ، روابط مشتری ، مارک ها ، مشارکت ها و اعتماد نهفته است. چنین نامشهود 84 درصد از ارزیابی شرکتها را شامل می شود که از 32 درصد در سال 1985 (Ocean Tomo 2017) افزایش یافته است.

2. 2سرعت تغییر به طرز چشمگیری افزایش می یابد

هدایت شده توسط فناوری ، سرعت تغییر در نحوه عملکرد و تعامل مشاغل با مشتریان و ذینفعان خود در حال تسریع است. طول عمر شرکت ها همچنان در حال کاهش است. تحقیقات توسط Innosight (2018) نشان می دهد که میانگین 33 سال تصدی شرکت در S& P 500 در سال 1964 تا سال 2016 به 24 سال کاهش یافته است. شرکت ها برای شناسایی و تجاری سازی فرصت های جدید از طریق نوآوری در یک محیط مداوم در حال حرکت باید چابک تر باشند. این بدان معنی نیست که طولانی مدت بی ربط است. شرکت هایی که دارای جهت گیری طولانی مدت قوی تر هستند ، بهتر آماده شده و قادر به سازگاری بهتر هستند. یک جهت گیری طولانی مدت به طور معمول در شرکت های متعلق به خانواده ها و بنیادها یافت می شود (هرمان و فرانک 2002).

در چنین محیط تجاری به طور فزاینده ای بی ثبات ، نامشخص و غیرقابل پیش بینی ، تمرکز انحصاری بر کارایی و حداکثر رساندن ارزش سهامداران کوتاه مدت توسط شرکت ها می تواند خطرناک باشد. انعطاف پذیری و جهت گیری طولانی مدت احتمالاً در چنین بازار سودمندتر خواهد بود (هالینگ 2001).

2. 3تغییر نقش شرکت ها در جامعه

فشار اجتماعی و سیاسی در حال افزایش است تا شرکت ها برای انجام کارهای بیشتر برای منافع جامعه انجام دهند (مایر 2018). نیاز شرکت ها برای نشان دادن آنها شهروندان خوبی هستند که به مشتریان ، کارمندان ، تأمین کنندگان و جامعه ارزش افزوده ای اضافه نمی کنند. به این ترتیب ، آنها می توانند مجوز اجتماعی خود را برای فعالیت حفظ کنند. شرکت هایی که منحصراً بر حداکثر رساندن ارزش سهامدار کوتاه مدت ، بهینه سازی پرداخت سود سهام و برنامه های بازپرداخت به اشتراک می گذارند ، به طور فزاینده ای مورد بررسی قرار می گیرند. به نظر می رسد که همه گیر Covid-19 این روند را تسریع کرده است ، در حالی که چندین دولت شرایط سبز را به حمایت دولت متصل می کنند (Schoenmaker 2020).

این انتظارات در حال تغییر ذینفعان و دستیابی به ایجاد ارزش بلند مدت در کدهای مدیریت شرکت های اخیراً در اقتصادهایی مانند هلند ، انگلستان ، اتریش ، ژاپن و استرالیا منعکس شده است. این تغییر همچنین در گسترش کاربردهای شرکت از چارچوبهای گزارش دهی مانند چارچوب گزارش دهی یکپارچه () شورای گزارشگری یکپارچه بین المللی (IIRC) و چارچوب TCFD از کارگروه بلومبرگ در افشای مالی مرتبط با آب و هوا قابل مشاهده است. تغییر در چنین چارچوب های حاکمیتی و گزارشگری شرکت ها به منظور تسهیل انتقال از تفکر کوتاه مدت به سمت ایجاد ارزش بلند مدت برای همه ذینفعان است. بخش دولتی همچنین انتظارات رو به افزایش در مورد نقش شرکت ها در جامعه از طریق قوانین خالص انتشار گازهای کربن ، ابتکارات بازیابی سبز و مالیات کربن را نشان می دهد.

برای پیش بینی این سه نیروی اصلی و رقابت ، شرکت ها باید در مورد استراتژی تجارت و نحوه ایجاد ارزش ، متفاوت فکر کنند. شرکت های پیشرو در آینده تمایل به ایجاد ارزش بلند مدت (LTVC) دارند ، یعنی توانایی تراز کردن ارزش مالی با تولید ارزش اجتماعی و زیست محیطی. در یک مطالعه متا در مورد پیوند بین پایداری و عملکرد مالی ، فرید ، بوش و باسن (2015) دریافتند که رابطه بین ESG (عوامل زیست محیطی ، اجتماعی و حاکمیتی) و CFP (عملکرد مالی شرکت) به خوبی برقرار است. تقریباً 90 ٪ از مطالعات رابطه غیر منفی ES G-CFP را پیدا می کنند. تأثیر مثبت ESG بر CFP با گذشت زمان پایدار به نظر می رسد.

برای دنبال کردن LTVC ، شرکت ها باید مدل های تجاری و عملیاتی خود را تغییر دهند. آنها می دانند که ارتباط ، رقابت و کسب قدرت در طولانی مدت به ناگزیر به توانایی آنها در کاهش شدت کربن نمونه کارها موجود خود بستگی دارد و در عین حال همزمان سرمایه گذاری های خود را در فن آوری های پایدارتر افزایش می دهد. سرمایه گذاران ، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان به طور فزاینده ای می خواهند بفهمند کدام برنامه های بلند مدت این شرکت ها برای آماده سازی و تنظیم مشاغل خود با این واقعیت جدید وجود دارد. با این حال ، بسیاری از شرکت ها برای تعریف مسیر به سمت LTVC تلاش می کنند. به عنوان مثال ، رهبری ریو تینتو اعتراف کرد: "جاه طلبی روشن است اما مسیر نیست ... .." (ریو تینتو 2020).

3. شرکت ها برای ایجاد ارزش بلند مدت چه چیزی نیاز دارند؟

توانایی شرکت ها برای ایجاد ارزش بلند مدت از جمله توانایی آنها (مهارت) برای ایجاد همزمان اقتصادی و اجتماعی و تمایل (طرز فکر) آنها برای ادامه سرمایه گذاری در رقابت طولانی مدت شرکت در مواجهه با آن تعیین می شود. فشارهای کوتاه مدت.

3. 1مهارت

یکی از مهارتهای کلیدی که یک شرکت باید داشته باشد ، توانایی درک رابطه بین ارزش اقتصادی و ایجاد ارزش اجتماعی است (لپاک ، اسمیت و تیلور 2007). این یک رابطه دو طرفه است که به آن مضاعف مضاعف گفته می شود. مادی بودن مالی به توانایی شرکت برای شناسایی روندهای آینده اجتماعی که می تواند بر توسعه و عملکرد سازمان تأثیر بگذارد (دیدگاه داخل) است. مادی بودن اجتماعی و زیست محیطی مربوط به توانایی درک تأثیر فعالیت های یک شرکت بر جامعه و طبیعت (دیدگاه خارج از کشور) است.

این مادی بودن مضاعف به مدیران ارشد شرکت نیاز دارد تا در اینجا و اکنون گیر نپردازند و به داخل و خارج فکر کنند (Dyllick and Muff 2016). آنها همچنین باید بتوانند برنامه ریزی سناریو و تست استرس را ایجاد و انجام دهند و این قابلیت ها را در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت ریسک ادغام کنند. به عنوان مثال ، آنها باید بتوانند درک کنند که چگونه سازمان های آنها ممکن است تحت تأثیر انتقال انرژی در افق های زمانی متعدد قرار گیرد ، به عنوان مثال. افق زمانی 3 ، 5 و 10 سال (Loorbach and Verbong 2012).

در کنار درک وضوح رابطه بین ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی ، شرکت همچنین باید بتواند تعیین کند که چه تغییراتی در تجارت و الگوی عملیاتی سازمان برای به دست آوردن فرصت های ایجاد شده توسط روندهای اجتماعی آینده مورد نیاز است (Schoenmaker و Schramade 2019). قدرت اجرای تغییرات لازم در مدل تجاری و عملیاتی ، یکی دیگر از قابلیت های کلیدی شرکت است که برای ایجاد ارزش بلند مدت مورد نیاز است. این به ظرفیت سازمانی برای اجرای تغییرات تحول گرا اشاره دارد (Kotter 1995). ایجاد خرید از مدیریت متوسط و کارمندان برای اجرای تغییرات مورد نیاز بسیار مهم است. مدیریت عملکرد و طرح های تشویقی باید با Abtions LTVC شرکت مطابقت داشته باشد. علاوه بر این ، مدیریت ارشد باید بتواند به کارمندان نشان دهد که با انجام کار خوب عملکرد بهتری دارد. کمیت ، اندازه گیری و برقراری ارزش اقتصادی ایجاد شده با تمرکز بر ایجاد ارزش اجتماعی و زیست محیطی برای خرید از مدیریت متوسط و کارمندان سازمان بسیار مهم است.

3. 2طرز فکر

طرز فکر مربوط به آگاهی و تمایل شرکت برای تعادل عملکرد شرکت کوتاه و بلند مدت با سرمایه گذاری ، به عنوان مثال ، نه تنها در دارایی های ملموس ، بلکه در سرمایه های نامشهود مانند سرمایه های اجتماعی ، انسانی ، طبیعی و فکری است (Rimanoczy 2017)بشردر حالی که مهارت به درک ارزش مالی ، اجتماعی و زیست محیطی و تعامل آنها اشاره دارد ، ذهنیت در مورد آمادگی برای سرمایه گذاری در این سه ارزش به روشی یکپارچه است (Schoenmaker و Schramade 2019).

شرکت هایی که می خواهند با موفقیت در محیط کسب و کار امروز به رقابت بپردازند ، باید در نظر داشته باشند که نامشهود 84 ٪ از ارزیابی های شرکت ها را تشکیل می دهد (Ocean Tomo 2017). سرمایه گذاری در صمیمیت مشتری ، تحقیق و توسعه و نوآوری ، استعداد مناسب و فرهنگ شرکت ، به حداقل رساندن تأثیرات زیست محیطی محصولات و خدمات و غیره (یعنی سرمایه های ذکر شده قبلی) در مواجهه با فشارهای کوتاه مدت ، برای رقابت طولانی مدت بسیار مهم استشرکت ها

بسیار مهم است که هم هیئت مدیره و هم مدیریت اجرایی چنین طرز فکر داشته باشند. نحوه مدیریت و نظارت شرکت در شرکت بستگی به میزان زیادی دارد که هر دو هیئت حاکمه از "تفکر یکپارچه" استفاده کنند: طرز فکر که بر ایجاد ارزش کوتاه مدت و بلند مدت و سرمایه گذاری در هر دو دارایی ملموس و نامحسوس متمرکز استشرکت. علاوه بر تراز بین هیئت مدیره و مدیریت اجرایی ، برابری مهم است که شرکت تضمین کند که سرمایه گذاران بلند مدت متحد آنها هستند. خرید از سرمایه گذاران بلند مدت در جهت استراتژیک شرکت برای اجرای موفقیت آمیز برنامه ها بسیار مهم است. در حالت ایده آل ، سرمایه گذاران بلند مدت با سهام قابل توجهی به این شرکت متعهد هستند ، بازخوردی را به شرکت ارائه می دهند و از مأموریت شرکت محافظت می کنند. شرکت های پیشرو شروع به اندازه گیری و گزارش در مورد ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی به روشی یکپارچه کرده اند. چنین گزارش های یکپارچه ارتباط بین شرکت ها و سرمایه گذاران در ایجاد ارزش بلند مدت را تسهیل می کند.

4. مدل

همانطور که در بخش های قبلی استدلال می شود ، واقعیت تجاری شرکت ها در تقریباً هر صنعت در حال تغییر است. برای پیروزی در این واقعیت جدید ، شرکت ها باید هدف LTVC را هدف قرار دهند: توانایی ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی به طور همزمان. مایر (2018) و ادمانز (2020) نشان می دهند که شرکت های موفق سود را مستقیماً هدف قرار نمی دهند ، بلکه به هدف هدایت می شوند - تمایل به ارائه یک نیاز اجتماعی. این شرکت ها با خدمت به جامعه گسترده تر ، در دراز مدت به عملکرد پایداری و همچنین عملکرد مالی می رسند. تا به امروز ، شرکت ها برای تعریف استراتژی های LTVC تلاش می کنند. هدف از الگوی ارائه شده در این بخش ، ارائه ابزاری برای ایجاد ارزش طولانی مدت با کمک به آنها برای توسعه مسیر انتقال خود و تعیین آمادگی انتقال شرکت است.

ما از تکنیک پشت پرده برای مدل سازی انتقال استفاده می کنیم (Loorbach ، Frantzeskaki و Avelino 2017). این با یک چشم انداز برای آینده (پتانسیل مقدار بلند مدت در t = n) شروع می شود ، و پس از آن طراحی یک مسیر انتقال (منحنی گرفته شده از t = n t o t = 0) و در نهایت اقدامات مشخص در t = 0 ، که شامل توسعه استقابلیت ها با سرمایه گذاری در پایتخت های اجتماعی ، انسانی ، طبیعی ، معنوی ، مالی و تولیدی. شکل 1 منحنی انتقال شرکت را به سمت پتانسیل ارزش بلند مدت خود نشان می دهد (معادله (2) را در زیر مشاهده کنید). محور افقی زمان سالها را نشان می دهد ، در حالی که محور عمودی سوئیچ بازار مربوطه را از محصولات یا خدمات معمولی به پایدار نشان می دهد. این منحنی انتقال مبتنی بر سناریوهای انتقال است.

منتشر شده به صورت آنلاین:

شکل 1. منحنی انتقال یک بخش. در ترسیم این نمودار ، مقادیر پارامتر زیر را فرض کردیم: n = 15 ، γ = 1 و Q 0 s = 0 (معنی پارامترها در زیر آورده شده است).

توجه: محور افقی زمان سالها را نشان می دهد. محور عمودی تقاضای محصولات یا خدمات پایدار در بازار مربوطه را نشان می دهد.

شکل 1. منحنی انتقال یک بخش. در ترسیم این نمودار ، مقادیر پارامتر زیر را فرض کردیم: n = 15 ، γ = 1 و Q 0 s = 0 (معنی پارامترها در زیر آورده شده است).

توجه: محور افقی زمان سالها را نشان می دهد. محور عمودی تقاضای محصولات یا خدمات پایدار در بازار مربوطه را نشان می دهد.

برای پتانسیل ارزش بلند مدت L T V از شرکت I ، ما از اصلاح مدل ارزیابی استاندارد استفاده می کنیم: (1) L T V T I = I V F T + 1 S ، I R S ، I-G S ، I (1) جایی که I V F یک شرکت یکپارچه را نشان می دهدجریان ارزش ؛r نرخ تخفیف است ؛و G نرخ رشد جریان ارزش یکپارچه یک شرکت است. SuperScript S مسیر انتقال به سمت پتانسیل ارزش بلند مدت را نشان می دهد. ارزیابی بلند مدت نه فقط بر روی جریان نقدی (به سرمایه مالی) ، بلکه بر جریان ارزش یکپارچه حاصل از همه سرمایه ها (سرمایه مالی ، تولیدی ، فکری ، اجتماعی ، انسانی و طبیعی) است. 1 این شرکت می تواند با سرمایه گذاری در شش پایتخت ، L T V خود را بهینه کند (به معادله (3) در زیر مراجعه کنید). L T V نشان دهنده ارزش یکپارچه شرکت برای همه ذینفعان است (Schoenmaker و Schramade 2019).

ارزش بلند مدت یک شرکت بستگی به پیش بینی روندهایی در جامعه دارد که بازارها را در طولانی مدت شکل می دهد. منحنی انتقال بازار ، بر اساس سناریوهای انتقال ، سوئیچ به محصولات پایدار را نشان می دهد که در دوره انتقال توسط Q T S ، J مشخص شده است. از آنجا که انتقال یک فرآیند غیر تعیین کننده است (Loorbach ، Frantzeskaki و Avelino 2017) ، منحنی انتقال پویا است. از آنجا که روندهای اجتماعی با گذشت زمان واضح تر می شوند و به طور فزاینده ای توسط مصرف کنندگان اتخاذ می شوند ، ما یک عملکرد محدب اساسی را برای منحنی انتقال یک بخش می گیریم: (2) q t s ، j = γ j ⋅ t n 1. 5 (2) که در آن γ j نشانگر درجه انتقال استبخش j. در حالی که سرعت تغییر برای هر بازار متفاوت است ، انتخاب قدرت 1. 5 نشان دهنده افزایش سرعت تغییر است همانطور که در بخش 2 مورد بحث قرار گرفته است. شکل 1 منحنی مورد نظر شدید γ j = 1 را نشان می دهد ، جایی که بخش کامل در حال گذار استاز محصولات معمولی تا پایدار. ما به طور معمول γ j را مشاهده می کنیم< 1 , where a sector is partly in transition: γ j ∈ [ 0 , 1 ] . The transition period moves from t = 0 t o t = n . As a result, q n s , j is the realisation of the industry's transition to sustainable products and/or services at t = n .

شرکتی که من می توانم این روندهای اجتماعی را با قابلیت های ساختمانی پیش بینی کنم تا در مورد این نیازهای جدید اجتماعی ، به عنوان بخشی از استراتژی آن ، در مورد این نیازهای جدید اجتماعی بیاموزد و خدمت کند (Van Kleef and Roome 2007). برای ایجاد قابلیت های β t i ، j در بخش j ، یک شرکت نیاز به سرمایه گذاری در درجات مختلف در اجتماعی S ، Human H ، National N ، Intolectual I ، Financial F و سرمایه های تولید شده M: (3) β T I ، J = F (ST I ، H T I ، N T I ، I T I ، F T I ، M T I) (3) که در آن β T I ، J با دامنه زیر منفی نیست: β T I ، J ∈ [0 ، 2]. β T I ، J = 1 نشانگر مورد فرضی است که در آن یک شرکت دقیقاً توانایی های کافی را برای تأمین نیازهای اجتماعی در بخش خود ایجاد می کند و به آن اجازه می دهد تا به طور کامل به پتانسیل ارزش بلند مدت خود برسد. اجماع بازار برای قابلیت های یک بخش به طور معمول پایین است: β~t j ∈ 〈0 ، 1〉. یک شرکت می تواند با توازن سرمایه گذاری های خود در پایتخت ها برای ایجاد قابلیت های خود ، یک رویکرد جامع را در استراتژی خود اتخاذ کند. توازن به این معنی است که شرکت به حداقل آستانه برای هر سرمایه احترام می گذارد ، با فرض عدم جایگزینی بین پایتخت ها (لیما د میراندا و اسنوور 2020 ؛ شراماد ، شونمکر و د آدلارت توروپ 2021).

The company's position q t i , j in relation to the sector's transition curve q t s , j depends on its capabilities β t i , j . Using equations (2) and (3), we can derive the company's transition curve: (4) q t i , j = β t i , j ⋅ q t s , j = β t i , j ⋅ γ j ⋅ t n 1.5 (4) β t i , j = 0 is the business as usual scenario, in which the company does not pay attention to societal trends. Except in the absence of transition γ j = 0 , this puts the company on a costly trajectory. Any deviation of a company's capabilities from the transition curve q t s , j depresses the company's integrated value I V t i in relation to its long-term value potential L T V t i . This applies not just to underinvestment, but to overinvestment as well. In its strategy, a company can move too fast ( β t i , j >1) ، در حال توسعه محصولات با خریداران ناکافی یا سرمایه گذاری در فن آوری های غیر برنده. یا خیلی کند (β t i ، j< 1 ), missing business opportunities in newly developing markets. The deviation affects mostly the integrated value flows and their growth potential; and to a lesser extent the discount rate. Please note that I V F t i ≤ I V F t s , g i ≤ g s , r i ≥ r s .

نشان دادن انحراف از منحنی انتقال بخش توسط |Q T S ، J - Q T I ، J |عملکرد مقدار زیر را ارائه می دهد: (5) i v t i = (1 - | q t s ، j - q t i ، j |) l t v t i = (1 - | 1 - β t i ، j | ⋅ q t s ، j) i v f t + 1 s r s-g s = i v f t + 1 i r i-g i (5) این به فرد اجازه می دهد تا ارزش یک شرکت را برای ذینفعان خود نسبت به پتانسیل ارزش بلند مدت خود تعیین کند. یک شرکت می تواند با ایجاد قابلیت های کافی برای به حداقل رساندن | ارزش یکپارچه خود را بهینه کند1 - β t i ، j |بشراصطلاح دوم نشان دهنده فاصله شرکت از منحنی انتقال بخش است.

5. آزمایش مدل

مدل ایجاد ارزش بلند مدت منجر به گزاره های قابل آزمایش در سطوح مختلف می شود. در سطح کلان ، از یک تجزیه و تحلیل از نوع Destep می توان برای شناسایی روندهای اجتماعی که در طولانی مدت بازارهای محصول و خدمات را شکل می دهد استفاده شود (Ruijter 2014). Destep ابزاری برای تجزیه و تحلیل روندهای کلان اقتصادی با تمرکز بر عوامل جمعیت شناختی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، فناوری ، زیست محیطی و سیاسی و سیاسی است. این روندها انتقال پایداری (اجتماعی و زیست محیطی) و انتقال دیجیتال (فناوری) را پوشش می دهد.

در حالی که این روندها در سطح جامعه عمل می کنند ، تأثیر آنها در بخش های مختلف متفاوت است. در سطح مزو ، منحنی انتقال Q T S ، J برای یک بخش J با استفاده از روندهای اجتماعی در آن بخش می تواند حاصل شود. چندین رویکرد مبتنی بر علمی برای ساخت مسیرهای انتقال وجود دارد ، به ویژه برای سناریوهای انتقال که با 2 0 درجه سانتیگراد گرم شدن کره زمین سازگار است. ابتکار مسیر انتقال (TPI) موسسه LSE Grantham برای ارزیابی آمادگی شرکت ها برای انتقال به اقتصاد کم کربن ، مسیرهای انتقال را برای چندین بخش مانند انرژی ، حمل و نقل ، مواد ، تولید و کالاهای مصرفی ایجاد می کند (TPI 2020). این مسیرهای انتقال مبتنی بر رویکرد دفع کربن سازی بخشی است که توسط پروژه افشای کربن ، موسسه منابع جهانی و صندوق جهانی حیات وحش (2015) ایجاد شده است. جالب اینجاست که TPI نه تنها عملکرد کربن شرکت ها را در برابر مسیر انتقال بخش ارزیابی می کند بلکه کیفیت مدیریت شرکت ها را با ردیابی مدیریت/مدیریت شرکت های کربن و خطرات و فرصت های ناشی از این شرکت ها از انتقال کربن پایین نیز ارزیابی می کند (TPI 2020)بشریکی دیگر از رویکردهای مبتنی بر علم ، ارزیابی انتقال سرمایه توافق نامه پاریس (PACTA) است که توسط 2 0 ابتکار سرمایه گذاری (2018) تهیه شده است. ابزار PACTA میزان محاسبه هزینه های سرمایه شرکت و دارایی های صنعتی در پشت یک سهام خاص ، اوراق قرضه یا سبد وام را با سناریوهای مختلف آب و هوا محاسبه می کند.

این روشهای مسیر انتقال مبتنی بر سناریوهای آب و هوا است که فوری ترین آنها است. با این حال ، آنها همچنین از نظر دامنه کاملاً باریک هستند. کاربرد مناسب از مدل ما یک رویکرد گسترده تر را شامل می شود که شامل تمام روندهای اجتماعی است که تأثیر عمده ای بر یک بخش خاص دارد. یک ماتریس مادی برای شناسایی مسائل مادی برای هر بخش مؤثر است (Schoenmaker و Schramade 2019). علاوه بر این ، مدل ما خواستار ارزیابی تشخیصی از خطرات و فرصت های شرکت فردی و همچنین ظرفیت سازی آن برای آماده سازی برای آنها است.

5. 1استراتژی شرکتها

در سطح خرد ، قابلیت های یک شرکت β t i ، j تعیین می کند که این شرکت در ارتباط با منحنی انتقال بخش خود است. شرکت ها برای تحقق پتانسیل ارزش بلند مدت باید استراتژی خود را طراحی کرده و مدل تجاری خود را تطبیق دهند. شرکت ها روندهای اجتماعی را ارزیابی می کنند تا خود را بر روی منحنی انتقال قرار دهند.

سازگاری موفقیت آمیز مدل کسب و کار نیاز به سرعت مناسب تغییر V و شتاب به موقع A در هر مقطع زمانی دارد. سرعت تغییر اولین مشتق از منحنی انتقال است که توسط معادله (2) ، V T S ، J = 1. 5 ⋅ γ J T n داده شده است. شتاب دومین مشتق معادله (2) A T S ، J = 1. 5 ⋅ γ J N است. پارامترهای سرعت و شتاب مؤلفه های مهم یک استراتژی موفق هستند. شرکتی که خیلی سریع حرکت می کند ، خود را در معرض خطر پیش بینی در یک فناوری غیر برنده قرار می دهد. در مقابل ، اگر خیلی آهسته حرکت کند ، یک شرکت می تواند از منحنی رقابتی عقب بیفتد. تنظیم استراتژی مؤثر نیاز به تعامل ظریف جهت (دانستن به کجا برای رفتن) و زمان بندی (دانستن اینکه چه موقع تسریع کنید) در ساختمان قابلیت ها و اعمال گزینه هایی که از آنها حاصل می شود ، نیاز دارد.

ما کاربرد مدل انتقال را در سه بخش مختلف آزمایش می کنیم. کادر 1 در تضاد با خودروساز تولید اتومبیل های برقی با مورد خودروساز سنتی است که نتوانسته است پیش بینی افزایش اتومبیل های برقی را داشته باشد. خودروساز سنتی با این سؤال استراتژیک روبرو است که آیا می تواند و باید انتقال آن را تسریع کند ، j. کادر 2 مورد یک شرکت نوشیدنی در حال بهبود تغذیه و کاهش قندهای اضافه شده در نوشابه های خود را بررسی می کند و به روند اجتماعی یک سیستم غذایی پایدار تر می پردازد. کادر 3 ایجاد ارزش بلند مدت را در واحدهای تجاری در یک شرکت در نظر می گیرد. شرکت های بزرگ معدن ، مانند ریو تینتو ، BHP یا گلنکور ، واحدهای تجاری مختلفی دارند که از فلزات گرانبها گرفته تا استخراج زغال سنگ. این شرکت های معدن می توانند از مدل ما برای ایجاد ارزش بلند مدت برای ارزیابی و مقایسه دامنه انتقال γ J استفاده کنند. و آمادگی برای انتقال β t i ، j از الگوی تجاری هر یک از واحدهای تجاری بخش آنها.

شکل 2 منحنی انتقال از سال 2015 به 2030 را نشان می دهد ، با فرض انتقال بزرگ صنعت خودرو (γ C A R = 0. 8) به رانندگی برقی تا سال 2030. اجماع بازار در مورد قابلیت های بخش خودرو برای تولید اتومبیل های برقی عبارتند از: β~t c a r = 0. 5. فرض بر این است که تسلا در توانایی های خود پیش رو است (β t t e s l a ، c a r = 0. 9) و می تواند به سرعت ظرفیت تولید خود را برای خدمت به افزایش تقاضا افزایش دهد. خودروسازان سنتی پشت سر هستند (β t c ، c a r = 0. 2) و سهم بازار را از دست می دهند. برخی از خودروسازان سنتی با هزینه بالایی روبرو می شوند و سالانه 0. 04 به β T T C ، C A R از سال 2018 اضافه می کنند. تفاوت در قابلیت ها در ارزش هر دو شرکت منعکس می شود: تسلا 7 درصد از اجماع بازار در سال 2020 پیش می رود و بالا می رود و بالا می رود. تا سال 2030 به 53 درصد (شکل 3). خودروساز سنتی 5 درصد از اجماع بازار در سال 2020 فاصله دارد و تا سال 2030 به 40 درصد کاهش می یابد. این بدان معنی است که انتظار می رود ارزش نسبی بازار تسلا تا سال 2030 بیش از دو برابر ارزش بازار خودروساز سنتی باشدبا این حال ، در سناریوی گرفتن ، خودروساز سنتی سرمایه گذاری خود را به اندازه کافی در توانایی های جدید برای بازیابی زمین و تحقق ارزشی که 29 درصد بالاتر از اجماع بازار در سال 2030 است ، تسریع می کند. حرکت از سناریوی پشت به سناریوی گرفتنتوسط یک فلش سیاه در شکل 2 و 3 به تصویر کشیده شده است.

فارکس وکسب درامد...
ما را در سایت فارکس وکسب درامد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : آرش اصل زاد بازدید : 43 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 12:13