بازار ناکارآمد چیست؟تعریف ، جلوه ها و مثال

ساخت وبلاگ

آدام هیز ، دکتری ، CFA ، یک نویسنده مالی با 15+ سال تجربه وال استریت به عنوان یک معامله گر مشتقات است. علاوه بر تخصص گسترده تجارت مشتق ، آدم متخصص اقتصاد و امور مالی رفتاری است. آدم کارشناسی ارشد خود را در اقتصاد از مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی و دکتری خود دریافت کرد. از دانشگاه ویسکانسین-مدیسون در جامعه شناسی. او یک منشور CFA و همچنین مجوزهای FINRA سری 7 ، 55 و 63 است. وی در حال حاضر تحقیق و آموزش جامعه شناسی اقتصادی و مطالعات اجتماعی امور مالی در دانشگاه عبری در اورشلیم است.

جولیوس مانسا یک مشاور CFO ، استاد دارایی و حسابداری ، سرمایه گذار و جوایز تحقیقاتی وزارت امور خارجه ایالات متحده در زمینه فناوری مالی است. او دانشجویان مشاغل را در زمینه موضوعات مربوط به حسابداری و امور مالی شرکت آموزش می دهد. در خارج از آکادمی ، جولیوس یک مشاور CFO و شریک تجاری مالی برای شرکت هایی است که به خدمات مشاوره ای استراتژیک و ارشد نیاز دارند که به رشد شرکت های خود کمک می کند و سودآورتر می شود.

سوزان یک بازاریاب محتوا ، نویسنده و حقایق است. وی دارای مدرک لیسانس علوم مالی از دانشگاه ایالتی Bridgewater است و به توسعه استراتژی های محتوا برای مارک های مالی کمک می کند.

بازار ناکارآمد چیست؟

براساس نظریه اقتصادی ، بازار ناکارآمد روشی است که در آن قیمت دارایی به طور دقیق ارزش واقعی آن را منعکس نمی کند ، که ممکن است به دلایل مختلف رخ دهد. ناکارآمدی ها اغلب منجر به ضرر وزن مرده می شوند. در واقعیت ، اکثر بازارها برخی از ناکارآمدی ها را نشان می دهند ، و در مورد شدید ، یک بازار ناکارآمد می تواند نمونه ای از خرابی بازار باشد.

فرضیه کارآمد بازار (EMH) معتقد است که در یک بازار کارآمد ، قیمت دارایی ها همیشه با دقت نشان دهنده ارزش واقعی دارایی است. به عنوان مثال ، تمام اطلاعات عمومی در مورد سهام باید در قیمت فعلی بازار آن کاملاً منعکس شود. در مقابل ، با وجود یک بازار ناکارآمد ، تمام اطلاعات در دسترس عموم در قیمت منعکس نمی شود و نشان می دهد که معامله ها در دسترس هستند یا اینکه قیمت ها می توانند بیش از حد ارزش داشته باشند.

غذای اصلی

  • یک بازار ناکارآمد یک بازار است که موفق نمی شود تمام اطلاعات موجود را در بازتاب واقعی قیمت منصفانه دارایی قرار دهد.
  • ناکارآمدی بازار به دلیل عدم تقارن اطلاعات ، هزینه معاملات ، روانشناسی بازار و احساسات انسانی از دیگر دلایل دیگر وجود دارد.
  • در نتیجه، ممکن است برخی از دارایی ها در بازار بیش از حد یا کمتر ارزش گذاری شوند و فرصت هایی برای سودهای مازاد ایجاد کنند.
  • وجود بازارهای ناکارآمد در جهان تا حدودی تئوری اقتصادی و به ویژه فرضیه بازار کارآمد (EMH) را تضعیف می کند.

درک بازارهای ناکارآمد

قبل از بررسی بازارهای ناکارآمد، ابتدا باید بیان کنیم که نظریه اقتصادی پیشنهاد می کند که یک بازار کارآمد باید چگونه باشد. فرضیه بازارهای کارآمد یا EMH به سه شکل ضعیف، نیمه قوی و قوی است. شکل ضعیف بیان می کند که یک بازار کارآمد تمام اطلاعات تاریخی موجود در دسترس عموم در مورد سهام، از جمله بازده گذشته را منعکس می کند. شکل نیمه قوی ادعا می کند که یک بازار کارآمد منعکس کننده اطلاعات تاریخی و همچنین اطلاعات فعلی در دسترس عموم است. و با توجه به شکل قوی، یک بازار کارآمد همه اطلاعات فعلی و تاریخی در دسترس عموم و همچنین اطلاعات غیر عمومی را منعکس می کند.

طرفداران EMH معتقدند که درجه بالای کارایی بازار، عملکرد بهتر از بازار را دشوار می کند. بنابراین، به اکثر سرمایه‌گذاران توصیه می‌شود که در وسایل نقلیه مدیریت منفعلانه مانند صندوق‌های شاخص و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) سرمایه‌گذاری کنند، که تلاشی برای شکست دادن بازار ندارند. از سوی دیگر، بدبینان EMH معتقدند که سرمایه گذاران باهوش می توانند عملکرد بهتری از بازار داشته باشند و بنابراین استراتژی های مدیریت فعال بهترین گزینه هستند.

بنابراین، در یک بازار ناکارآمد، برخی از سرمایه‌گذاران می‌توانند بازدهی بیش از حد داشته باشند در حالی که برخی دیگر می‌توانند با توجه به سطح ریسک خود، بیش از حد انتظار ضرر کنند. اگر بازار کاملاً کارآمد بود، این فرصت‌ها و تهدیدها برای مدت زمان معقولی وجود نداشتند، زیرا قیمت‌های بازار به سرعت با ارزش واقعی اوراق بهادار مطابقت می‌کردند.

EMH در واقعیت مشکلات متعددی دارد. اول، این فرضیه فرض می‌کند که همه سرمایه‌گذاران تمام اطلاعات موجود را دقیقاً به یک روش درک می‌کنند. روش های مختلف برای تجزیه و تحلیل و ارزش گذاری سهام مشکلاتی را برای اعتبار EMH ایجاد می کند. اگر یک سرمایه‌گذار به دنبال فرصت‌های بازار کم‌ارزش‌شده باشد و دیگری سهامی را بر اساس پتانسیل رشد آن ارزیابی کند، این دو سرمایه‌گذار قبلاً به ارزیابی متفاوتی از ارزش بازار منصفانه سهام رسیده‌اند. بنابراین، یک استدلال علیه EMH اشاره می‌کند که از آنجایی که سرمایه‌گذاران سهام را متفاوت ارزیابی می‌کنند، نمی‌توان تعیین کرد که یک سهام در یک بازار کارآمد چقدر ارزش دارد.

در حالی که بسیاری از بازارهای مالی از نظر منطقی به نظر می رسد ، رویدادهایی مانند سقوط در سطح بازار و به نظر می رسد حباب Dotcom اواخر دهه 90 نوعی ناکارآمدی بازار را نشان می دهد.

مثال: مدیریت نمونه کارها فعال

اگر بازارها واقعاً کارآمد هستند ، هیچ امیدی برای ضرب و شتم بازار به عنوان یک سرمایه گذار یا معامله گر وجود ندارد. EMH اظهار داشت که هیچ سرمایه گذار واحدی هرگز قادر به سودآوری بیشتر از دیگری با همان میزان وجوه سرمایه گذاری شده تحت فرضیه بازار کارآمد نیست. از آنجا که هر دو اطلاعات یکسان دارند ، فقط می توانند به بازده یکسان دست یابند. اما طیف گسترده ای از بازده سرمایه گذاری به دست آمده توسط کل جهان سرمایه گذاران ، صندوق های سرمایه گذاری و غیره را در نظر بگیرید. اگر هیچ سرمایه گذار نسبت به دیگری مزیت مشخصی نداشته باشد ، آیا طیف وسیعی از بازده سالانه در صنعت صندوق های متقابل وجود دارد ، از خسارات قابل توجه تا 50 ٪ سود یا بیشتر؟به گفته EMH ، اگر یک سرمایه گذار سودآور باشد ، به این معنی است که هر سرمایه گذار سودآور است. اما این به دور از واقعیت است.

با توجه به مدیریت منفعلانه در مقابل وسایل نقلیه با مدیریت فعال ، ناکارآمدی بازارها خود را نشان می دهد. به عنوان مثال ، سهام بزرگ درپوش به طور گسترده ای برگزار می شود و از نزدیک دنبال می شوند. اطلاعات جدید در مورد این سهام بلافاصله در قیمت منعکس می شود. به عنوان مثال ، اخبار مربوط به فراخوان محصول توسط جنرال موتورز ، احتمالاً بلافاصله منجر به افت قیمت سهام جنرال موتورز خواهد شد. با این حال ، در سایر بخش های بازار ، به ویژه کلاه های کوچک ، برخی از شرکت ها ممکن است به اندازه گسترده و از نزدیک دنبال نشوند. اخبار ، چه خوب و چه بد ، ممکن است ساعت ها ، روزها یا بیشتر به قیمت سهام نرسد. این ناکارآمدی باعث می شود که یک سرمایه گذار بتواند قبل از آگاهی از بقیه بازار ، یک سهام کوچک را با قیمت معامله خریداری کند و اطلاعات جدید را هضم کند.

به همین ترتیب ، تجزیه و تحلیل فنی سبکی از تجارت است که کاملاً بر مفهوم استفاده از داده های گذشته برای پیش بینی حرکات قیمت آینده پیش بینی می شود. تجزیه و تحلیل فنی از الگوهای موجود در داده های بازار از گذشته برای شناسایی روندها و پیش بینی های آینده استفاده می کند. در نتیجه ، EMH از نظر مفهومی با تجزیه و تحلیل فنی مخالف است. طرفداران EMH نیز اعتقاد دارند که جستجوی سهام کم ارزش یا پیش بینی روند در بازار از طریق تجزیه و تحلیل اساسی بی معنی است.

فارکس وکسب درامد...
ما را در سایت فارکس وکسب درامد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : آرش اصل زاد بازدید : 39 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 12:21