بولتن - دسامبر 2011 مداخله در بازار ارز

ساخت وبلاگ

رویکرد بانک ذخیره به مداخله در بازار ارز از زمان شناور دلار استرالیا در سال 1983 تکامل یافته است ، زیرا بازار ارز استرالیا توسعه یافته است و شرکت کنندگان در بازار برای مدیریت ریسک ارزی خود مجهز شده اند. با گذشت زمان ، مداخله در بازار ارز بسیار کمتر مکرر شده و در جهت پرداختن به دوره های اختلال در بازار هدف قرار گرفته است. این مقاله یک مجموعه داده جدید را ارائه می دهد و ویژگی های اصلی قسمت های اصلی مداخله را از اواخر دهه 1980 خلاصه می کند. برخی از تجزیه و تحلیل رگرسیون ساده برای سنجش اثربخشی این مداخلات انجام شده است ، اما نتایج به طور عمده محدودیت های ذاتی چنین تمرینات را نشان می دهد.

معرفی

بانک ذخیره استرالیا (RBA) تقریباً روزانه در بازار ارز معامله می کند. با این حال ، تنها یک زیر مجموعه کوچک از این معاملات می تواند به عنوان "مداخلات" در بازار ارز مشخص شود - جایی که مداخلات به عنوان معاملات انجام شده با تنها هدف تأثیرگذاری بر شرایط بازار تعریف می شوند. در عوض ، بخش عمده ای از معاملات ارزی RBA در نتیجه عملکرد بانک به عنوان ارائه دهنده خدمات ارزی برای دولت استرالیا انجام می شود. بر خلاف مداخله ، این معاملات روزمره صریحاً برای جلوگیری از تأثیرگذاری بر شرایط گسترده تر بازار طراحی شده است.[1]

این مقاله مروری بر چگونگی تحول رویکرد RBA به مداخله در بازار ارز از زمان شناور شدن دلار استرالیا در سال 1983 ارائه می‌کند. برای این منظور، برخی آمار خلاصه‌ای را ارائه می‌کند که قسمت‌های اصلی مداخله RBA را از اواخر دهه 1980 مشخص می‌کند، با استفاده از موارد جدید. داده هایی که برای اولین بار در دسترس عموم قرار می گیرد.[2] این داده‌ها مجموعه‌ای بسیار دقیق‌تر از آنچه قبلاً در دسترس بود، در مورد مداخله ارائه می‌کنند. همچنین از این داده‌ها برای انجام برخی تحلیل‌های رگرسیون ساده استفاده می‌شود که به دنبال سنجش تأثیر این مداخلات بر شرایط بازار ارز است. علی‌رغم بهبود داده‌ها، تحلیل رگرسیون محدودیت‌ها را در ارزیابی تجربی اثرات مداخلات بر نرخ ارز نشان می‌دهد. با این وجود، نتایج تا حدی از این نتیجه گیری حمایت می کند که معاملات مداخله ای RBA تأثیر تثبیت کننده ای بر شرایط بازار ارز داشته است، که با مشاهدات آنی بانک از تأثیر معاملات فردی بر شرایط تجاری گسترده تر تأیید می شود.

نادر بودن مداخله در بازار ارز توسط RBA منعکس کننده دیدگاه بانک در مورد مزایای نرخ ارز شناور آزاد است: تعدیل نرخ ارز نقش مهمی در سازگاری اقتصاد با شوک های خارجی دارد. این مزیت به شرکت کنندگان در بازار بستگی دارد که بتوانند به طور موثر ریسک نرخ ارز خود را مدیریت کنند، که با وجود بازارهای پوشش ریسک توسعه یافته تقویت می شود.

رویکرد بانک به مداخله طی 30 سال گذشته تکامل یافته است. در دوره بلافاصله پس از شناور شدن نرخ ارز، بازار در مراحل اولیه توسعه قرار داشت و در نتیجه نرخ ارز نسبتاً نوسان داشت. از آنجایی که فعالان بازار همیشه به خوبی برای مقابله با این نوسانات مجهز نبودند، بانک به دنبال کاهش بخشی از این نوسانات برای کاهش تأثیر آن بر اقتصاد بود. با این حال، با توسعه بازار و بهبود مشارکت کنندگان در مدیریت ریسک نرخ ارز، هزینه های نوسانات کاهش یافته است. بر این اساس، مداخلات بانک کمتر شده است و بیشتر برای رسیدگی به دوره‌های نادر شرایط بی‌نظم بازار هدفمند شده است.

نحوه مداخله RBA

هنگامی که RBA در بازار ارز مداخله می کند ، با خرید یا فروش دلار استرالیا در برابر ارز دیگر ، تقاضا یا عرضه دلار استرالیا ایجاد می کند. RBA تقریباً همیشه به دلیل این واقعیت که نقدینگی و گردش مالی در آن بازار بزرگترین است ، مداخله خود را در بازار تبادل دلار استرالیا/دلار آمریکا انجام می دهد. RBA این توانایی را دارد که در همه مناطق زمان در بازارها برای دلار استرالیا در سراسر جهان معامله کند. بیشتر معاملات مداخله ارزی RBA در بازار نقطه اتفاق می افتد. اگر RBA تصمیم به خنثی کردن هرگونه تأثیر نتیجه در شرایط نقدینگی داخلی کند ، معاملات مداخله ارزی می تواند از طریق جبران معاملات در بازار پول داخلی یا به طور معمول از طریق استفاده از مبادلات ارزی ، "استریل" شود.[3]

در بخش عمده ، رویکردی که توسط بانک انجام شده است به هدف دقیق مداخله و به ویژه نوع سیگنالی که بانک مایل به ارسال به بازار است بستگی دارد. RBA با استفاده از اختیار خود در تصمیم گیری در مورد زمان معامله ، اندازه معامله و نحوه انجام معامله ، به طور بالقوه قادر به ایجاد پاسخ های مختلف از بازار ارز است. به طور کلی ، معاملات که از نظر اندازه نسبتاً زیاد هستند و به وضوح سیگنال می شوند ، انتظار می رود بیشترین تأثیر را در شرایط بازار داشته باشند ، در صورتی که شرایط تجارت نسبتاً غیرقانونی باشد ، این اثرات بیشتر تقویت می شود. این برخلاف معاملات روتین ارزی که توسط RBA به نمایندگی از دولت انجام می شود ، در جایی است که قصد صریح این است که تأثیر کمتری در نرخ ارز داشته باشد.[4]

از نظر تاریخی ، RBA به طور کلی تصمیم گرفته است تا با معامله در بازار ارز به نام خود مداخله کند تا شرکت کنندگان از حضور خود در بازار آگاه شود. این "اثر اعلامیه" به خودی خود می تواند تأثیر قابل توجهی در نرخ ارز داشته باشد ، زیرا اطلاعات را در مورد دیدگاه RBA در مورد نرخ ارز از منظر سیاست به بازار منتقل می کند. معاملات مداخله به طور معمول از طریق بازار کارگزار ، صوتی یا الکترونیکی یا از طریق معاملات مستقیم با بانک ها انجام می شود. مداخله در بازار کارگزار می تواند شامل RBA باشد که "پیشنهاد" یا "پیشنهاد" را قرار دهد ، اما در صورت تمایل به ارسال سیگنال قوی تر ، RBA یا "پیشنهاد" یا "پرداخت پیشنهاد" را می دهد. معاملات مستقیم با بانک ها مشابه است که به موجب آن RBA درخواست یک مبلغ دو طرفه را برای مبلغ ثابت درخواست می کند و یا "پیشنهاد بانک را بدهید" یا "پیشنهاد بانک را بپردازید". اثرات معاملات مستقیم با بانک ها در طی دو مرحله تحقق می یابد. اول ، پس از دریافت درخواست نقل قول مستقیم از RBA ، بانک ها نقل قول های خود را به عنوان جبران نگه داشتن ارز که RBA در تلاش برای فروش است و برای تحمل ریسک بالقوه ای که RBA به طور همزمان با سایر بانک ها برخورد می کند ، تنظیم می کند (که او نیز تنظیم می کند. نقل قول های آنها). به عنوان مثال ، اگر RBA بخواهد دلار آمریکا بفروشد و دلار استرالیا خریداری کند ، بانک ها نقل قول های پیشنهادی دلار استرالیا را افزایش می دهند. دوم ، پس از معامله بانکها با RBA ، این می تواند باعث تغییر قیمت اضافی در بین سازندگان بازار در بازار ارزهای خارجی شود.

تکامل مداخله RBA

از زمان شناور دلار استرالیا در دسامبر 1983 ، رویکرد RBA به مداخله در بازار ارزی با افزایش بازار ارز استرالیا از طریق تعدادی از مراحل تکامل یافته است.

در بکر و سینکلر (2004)، تراکنش‌های مداخله RBA در سه دوره توصیف می‌شوند - چرخه 1 از دسامبر 1983 تا سپتامبر 1991، چرخه 2 از سپتامبر 1991 تا سپتامبر 1997، و چرخه 3 از سپتامبر 1997 به بعد. این توصیف بر اساس چرخه‌های موجود در موقعیت ذخایر خالص ارز خارجی تجمعی RBA بود که معیاری ویژه برای مطالعه آنها بود (نمودار 1).[5] این مقاله به جای آن بر «قسمت‌های» مداخله فردی تمرکز می‌کند، جایی که قسمت‌ها به عنوان مجموعه‌ای از تراکنش‌های مداخله تعریف می‌شوند. قسمت های جدید پس از تثبیت شرایط در بازار ارز - حداقل به طور موقت - از زمان مداخله قبلی یا زمانی که مداخلات قبلی در آن سوی بازار بود، آغاز می شود.

به طور کلی، در سال های بلافاصله پس از شناور، هدف این بود که نوسانات روزانه ارزش دلار استرالیا را هموار کند. در چند سال اول پس از شناور (پایان 1983 تا حدود اواسط 1986)، مداخلات کوچک، مکرر و اغلب شامل تغییر سریع از خرید به فروش ارز خارجی بود. این دوره قبلاً به عنوان مرحله "آزمایش و هموارسازی" مداخله توصیف شده است که منعکس کننده اهداف دوگانه RBA است: (1) حفظ حضور در بازار به منظور به دست آوردن درک بهتری از نحوه عملکرد آن تحت نرخ ارز شناور جدید. رژیم؛و (2) تعدیل نوسانات قابل توجه روزانه در نرخ ارز، با توجه به ظرفیت محدود برخی از فعالان بازار برای مدیریت این نوسانات.

حتی قبل از پایان دهه 1980 ، بازار ارز به طور قابل توجهی توسعه یافته بود ، با متوسط گردش روزانه دلار استرالیا در بازار استرالیا از زمان شناور بیش از هشت برابر افزایش یافته است. در اوایل دهه 1990 ، نوسانات نیز بسیار کاهش یافت (نمودار 2). با نیاز به "آزمایش و صاف کردن" که اکنون بسیار کاهش یافته است ، تمرکز مداخله به سمت پاسخ دادن به قسمت هایی که در آن به نظر می رسد که نرخ ارز مورد قضاوت قرار گرفته است ، "بیش از حد" از سطح دلالت شده توسط اصول اقتصادی و/یا هنگامی که نیروهای سوداگرانه بر آن حاکم بودند ، تکامل یافت. بازار. این تغییر منجر به معاملات کمتر ، اما به طور معمول بزرگتر شد. با تأکید بر تمرکز بر موارد جبران ناسازگاری نرخ ارز ، تعویض بین فروش و خریدهای ارزی نیز تا حدودی کمتر از دوره "آزمایش و هموار سازی" بود. دوره هایی که به نظر می رسد که نرخ ارز به عنوان "زیرک" نیز با یک سری از فروش ذخایر ارزی (خریدهای دلار استرالیا) مقابله می شود ، و دوره هایی که در مورد نرخ ارز به نظر می رسید که "بیش از حد" از طریق یک سری مورد بررسی قرار می گیردخریدهای ارزی (فروش دلار استرالیا). این رویکرد برای مداخله ارزی تا اوایل دهه 1990 ادامه یافت.

در حالی که محدودیت داده ها شناسایی یک سری جامع از معاملات مداخله قبل از سال 1989 را دشوار می کند ، با این وجود برخی از موارد قابل توجه مداخله در این دوره وجود داشته است. این موارد شامل قسمت هایی در ژوئیه 1986 ، ژانویه 1987 و اکتبر 1987 است که شامل فروش زیادی از ذخایر ارزی RBA به منظور حمایت از دلار استرالیا در پاسخ به تحولات مهم داخلی و بین المللی (به دنبال اظهارات "جمهوری موز" ، یک سیستم پولی اروپایی است. تغییر نرخ ارز [6] و سقوط بازار سهام اکتبر 1987 به ترتیب).

با این حال ، با شروع از سال 1989 ، می توان با استفاده از فیلتر در داده های معاملات روزانه ، یک سری قابل اطمینان تر را بدست آورد و این را با دانش نهادی پوشانده است (جدول 1). داده ها نشان دهنده اما قطعی نیستند ، زیرا روشی که برای شناسایی معاملات استفاده می شود لزوماً تا حدودی نادرست است. با این وجود ، این مجموعه داده جدید نشان می دهد که RBA تقریباً در نیمی از روزهای معاملاتی بین ژانویه 1989 و اواخر 1991 مداخله کرده است. این دوره شامل یک سری قسمت های خرید ارز نسبتاً طولانی (فروش دلار استرالیا) برای مقاومت در برابر فشارهای تقدیر بر روی دلار استرالیا بودبرای حمایت از دلار استرالیا ، با قسمت های کوتاهتر از فروش ارزی (خریدهای دلار استرالیا) سوراخ شده است. به طور کلی ، RBA خریدهای خالص تجمعی از ارز خارجی (فروش دلار استرالیا) را در حدود 12 میلیارد دلار در این دوره انجام داد تا فشار رو به پایین بر دلار نسبتاً بالا استرالیا وارد کند. معاملات مداخله روزانه که در طول این دوره صورت گرفت ، به طور متوسط معادل 60 میلیون دلار یا 0. 3 درصد گردش مالی روزانه در بازار ارز استرالیا و به اندازه 461 میلیون دلار یا 2. 7 درصد روزانهگردش مالی متوسط.

(الف) ارزش مثبت نشان دهنده خرید ارز خارجی است ، در حالی که یک ارزش منفی نشان دهنده فروش ارز خارجی است.

منابع: بلومبرگ ؛RBA

از اوایل دهه 1990 ، آستانه آنچه که "بیش از حد" در نرخ ارز را تشکیل می داد بسیار بیشتر شد: یک سوء رفتار متوسط دیگر برای توجیه مداخله کافی نبود. این تغییر تدریجی در رویکرد RBA اتفاق افتاد که بازار ارزی به طور فزاینده ای توسعه یافت و بسیار کمتری نسبت به اواخر دهه 1980 داشت. اما مهمتر از همه ، شرکت کنندگان در بازار برای مدیریت نوسانات ، به ویژه از طریق پرچین ، مجهز شده بودند. بر این اساس ، تمرکز اصلی مداخله به اپیزودهایی منتقل شد که می تواند با شواهدی از اختلال قابل توجه در بازار مشخص شود - یعنی مواردی که عملکرد بازار به حدی مختل شده است که مشخص است که نوسانات مشاهده شده بیش از حد است. با بیان این موضوع ، الگوی قبلی فروش متناوب فروش و خریدها با یک سری فروش کمتر مکرر از ارز (بدون مداخله در قالب خریدهای ارزی ثبت شده پس از اواسط 1992 ، نمودار 3) جایگزین شد. ماهیت یک طرفه این مداخلات ، نگرانی هایی را در مورد شرایط بازار نشان می دهد که نرخ ارز با فشارهای استهلاک روبرو شده بود.

در سالهای 1992 و 1993 شش قسمت مداخله اصلی وجود داشت. به استثنای اولین قسمت ها ، کلیه معاملات مداخله در این دوره شامل فروش ارز خارجی (خریدهای دلار استرالیا) برای مقاومت در برابر فشار رو به پایین بر دلار استرالیا ، با شبکه تجمعی است. فروش در حدود 13 میلیارد دلار. معاملات مداخله در حدود 20 درصد از روزهای معاملاتی در این دوره صورت گرفت اما به طور متوسط بسیار بزرگتر از دوره های قبلی بود. بزرگترین مداخله یک روزه در این دوره ، 1. 3 میلیارد دلار فروش ارز ، برابر با 7. 5 درصد از میانگین گردش مالی روزانه بود. به طور متوسط ، معاملات مداخله روزانه که در این دوره صورت گرفت ، معادل حدود 145 میلیون دلار یا 0. 8 درصد از میانگین گردش مالی روزانه در بازار ارز استرالیا بود.

بین سالهای 1997 و 2001 ، پنج قسمت مداخله وجود داشته است که حدود 8. 3 میلیارد دلار فروش ارز تجمعی (خریدهای استرالیا) انجام شده است. فرکانس مداخلات حتی بیشتر از 5 درصد از روزهای معاملاتی در طول این دوره کاهش یافت. این قسمت ها همزمان با دوره هایی از نوسانات قابل توجه در بازار - به ویژه ، بحران مالی آسیا 1997-1998 و حباب فناوری در سال 2000-2001. در طول حباب فناوری ، دلار استرالیا تحت فشار رو به پایین قرار داشت زیرا سرمایه گذاران از ارزهای مبتنی بر کالاها به نفع کسانی که در معرض دارایی های فناوری جدید اقتصاد هستند ، غرق شدند. با این حال ، RBA مداخله کرد زیرا دلار استرالیا در شرایط یک طرفه بازار به طور فزاینده ای کم ارزش شد.

هدف اصلی مداخلات که در زمان بحران مالی آغاز شده از سال 2007 رخ داده است ، رسیدگی به اختلال عملکرد بازار بود. در هر یک از این قسمت های خاص ، RBA مشخص کرده بود که شرایط تجارت بی نظم شده است ، با این که نقدینگی به سرعت در بازار نقطه رو به وخامت می رود ، حتی اگر به نظر نمی رسد اطلاعات عمومی جدیدی وجود داشته باشد. همانطور که در Poole و D'Arcy (2008) مورد بحث قرار گرفت ، بازار به یک طرفه تبدیل شد زیرا تعداد زیادی از سرمایه گذاران تلاش کردند تا همزمان مواضع مشابهی را از بین ببرند. در عین حال ، آن شرکت کنندگان با علاقه طبیعی از طرف دیگر بازار ، نقدینگی را از خود بازپرداخت می کنند ، هم در انتظار سطح بهتر و هم به دلیل عدم اطمینان در مورد اجرای معاملات. در نتیجه ، حرکات قیمت به طور فزاینده ای بین معاملات وجود داشت.[7] بر این اساس ، در هر یک از این مناسبت ها ، مداخلات-که در صورت ضعف نقدینگی صورت گرفت ، به عنوان مثال با گسترش گسترش پیشنهادات (نمودار 4)-برای بهبود نقدینگی در بازار طراحی شده و از این طریق اختلال ایجاد شده استتعدیل قیمت

از زمان این قسمت ها ، RBA در بازار ارز مداخله نکرده است زیرا نقدینگی در دلار استرالیا قابل قبول بوده است ، با وجود این واقعیت که نرخ ارز دلار استرالیا در طیف گسترده ای معامله کرده است.

ارزیابی اثربخشی مداخلات RBA

به طور معمول ، مطالعات در مورد اثربخشی مداخله در بازار ارز برای تعیین کمیت تأثیر معاملات مداخله بر نرخ ارز تلاش می کند. این یک تمرین ذاتاً دشوار به سه دلیل اصلی است: [8]

  1. مداخلات معمولاً هنگامی اتفاق می افتد که نرخ ارز در جهت مخالف به اثر مورد انتظار مداخله (مشکل "اندوژن" یا "علیت معکوس") حرکت کند ، و واقعاً غیرممکن است که بدانیم چه اتفاقی برای نرخ ارز رخ داده استفقدان مداخله.
  2. ممکن است همیشه اندازه گیری موفقیت یا عدم موفقیت مداخلات با استفاده از یک متریک ساده مانند بازده روزانه نرخ ارز (یک مشکل متغیر وابسته ") مناسب نباشد ، و همچنین ممکن است ایجاد گزینه های دیگر امکان پذیر باشد.
  3. داده هایی که به طور دقیق میزان معاملات مداخله واقعی را مشخص می کنند کمیاب بوده اند ، و محققان غالباً به استفاده از پروکسی های ناقص (یک مشکل "متغیر مستقل") متوسل می شوند.

مطالعات قبلی در استرالیا و جاهای دیگر از روشهای مختلف تجربی استفاده کرده است که سعی در حل مشکل اول دارند ، اما با موفقیت مختلط و به طور کلی محدود. مشکل دوم به طور کلی توجه نسبتاً کمی در ادبیات به خود جلب کرده است. مشکل سوم مسئله ای برای مطالعات قبلی در مورد مداخلات RBA بوده است زیرا همه آنها از برخی اقدامات "معاملات خالص بازار" ، که شامل معاملات روتین بازار ارزی RBA نیز می شود ، به پروکسی برای مداخلات می پردازند.[9]

تمرینات اقتصاد سنجی ارائه شده در این مقاله با استفاده از سری مداخلات خلاصه شده در جدول 1 به عنوان متغیر مستقل ، این مشکل سوم را برطرف می کند. این سری داده های جدید ، که در دسترس همه محققان قرار دارد ، نمایشی دقیق تر از مداخلات RBA در بازار ارز را ارائه می دهد. اما همانطور که این تمرینات نشان می دهد ، علی رغم تلاش برای کاهش تأثیر درون زا و مشکلات متغیر وابسته ، این مسائل اقتصاد سنجی حتی با بهره مندی از یک مجموعه داده بسیار بهبود یافته نمی توانند بر کل غلبه کنند.

در وهله اول ، نتایج معادله 1 (جدول 2) مسئله فراگیر درون زا را نشان می دهد. یک مدل استاندارد (1،1) از رابطه بین تغییر درصد درصد در دلار استرالیا (بازده نرخ ارز) و معاملات مداخله RBA معاصر در دوره نمونه ژانویه 1989 - دسامبر 2010 تخمین زده می شود.[10] برآورد ضریب منفی در مورد متغیر مداخله نشان می دهد که فروش دلار استرالیا (خریدهای ارزی) معمولاً با قدردانی از دلار استرالیا همراه است ، در حالی که خریدهای دلار استرالیا (فروش ارزی) به طور معمول با یک همراه استاستهلاکاین نتیجه نشان می دهد که معادله 1 رابطه علی صحیح از مداخله تا حرکت نرخ ارز را تخمین نمی زند. در عوض ، به نظر می رسد که یک رابطه علّی از حرکت نرخ ارز تا مداخله را شناسایی می کند (به همین دلیل مشکل نیز به عنوان "علیت معکوس" شناخته می شود).

جدول 2: برآورد اثرات مداخله RBA بر دلار استرالیا

متغیر وابسته معادله 1 معادله 2 معادله 3 معادله 4 بازده نرخ ارز (درصد) تفاوت در بازده نرخ ارز (PPT) متغیرهای توضیحی It −0. 146 *** — — — It−1 — . 0. 012 . 0. 075 *** — Dt−1It−1 — — 0. 122 *** — Δit - 1 — — — 0. 063 ***

کجا: منt= معاملات مداخله معاصر منt−1= معاملات مداخله ، یک روز d عقب مانده استt - 1منt - 1= معاملات مداخله ، یک روز عقب مانده ، هنگامی که در روز قبل نیز یک معامله مداخله انجام شد. در همه موارد دیگر این متغیر برابر با صفر ΔI تنظیم شده استt - 1= تفاوت در معاملات مداخله ، یک روز عقب مانده است

یادداشت ها: *** ، ** ، *اهمیت را در سطح 1 ، 5 و 10 درصد بر اساس توزیع عادی نشان می دهد. معاملات مداخله در یک بلوک 100 میلیون دلاری اندازه گیری می شود ، با فروش FX به عنوان یک ارزش مثبت و خریدهای FX به عنوان یک ارزش منفی بیان می شود

منابع: بلومبرگ ؛RBA

یک رویکرد متداول برای پرداختن به مشکل درون زا ، تأخیر متغیر مداخله تا یک روز است ، با این دلیل که یک تغییر مشاهده شده در نرخ ارز در هر روز معین نمی تواند بر تصمیم مداخله در روز قبل تأثیر بگذارد. اگرچه این مشخصات از نظر اقتصادی از نظر اقتصادی جلوگیری می کند ، اگر تأثیر اصلی مداخله بر نرخ ارز نسبتاً فوری و کوتاه مدت باشد ، می توان از قدرت توضیحی خود از دست داد. با کمال تعجب ، ضریب تخمین زده شده در مدت مداخله تاخیر از نظر آماری ناچیز است (معادله 2). این مطابق با نتایج کار قبلی است ، که تا حدی که توانسته است اثر علّی مداخله بر نرخ ارز را شناسایی کند ، نشان می دهد که این اثر در روزی که مداخله رخ می دهد رخ می دهد (Keas and Rigobon 2005)بشر

در حالی که هیچ مدرکی مبنی بر مداخلات روزهای قبلی بر بازده نرخ ارز روز به طور متوسط تأثیر نمی گذارد ، معادله 3 نشان می دهد که تأثیر مداخله یک طرفه بر نرخ ارز با مداخلات انجام شده در طی دو یا چند روز متوالی متفاوت استبشرمعادله 3 نه تنها شامل هرگونه مداخله در روز قبل ، بلکه یک متغیر ساختگی تعاملی برای مداخلات در روزهای دوم و متعاقب آن یک قسمت نیز می باشد. به معنای واقعی کلمه ، برآوردهای ضریب نشان می دهد که مداخلات روز اول (از جمله مداخلات یک طرفه) یک اثر پیشخوان با انتظارات دارند: انتظار می رود که هر 100 میلیون دلار ارزش خارجی فروخته شده (خریداری شده) به استهلاک 0. 07 درصد کمک کند (قدردانی) نرخ ارز در روز بعد. با این حال ، هنگامی که RBA تصمیم می گیرد مداخله روز اول را با مداخله در روز (های) بعدی ، پیگیری کند ، هر یک از 100 میلیون دلار ارزش خارجی فروخته شده (خریداری شده) در یک روز متوالی بعدی یک قسمت مداخله تخمین زده می شودبا قدردانی از 0. 05 درصد (استهلاک) در نرخ ارز در روز بعد (بر اساس مجموع ضرایب در متغیرهای مداخله در رگرسیون). این نتیجه ممکن است نشان دهد که مداخلات RBA که در روزهای متوالی صورت می گیرد "مؤثرتر" است زیرا بازار مداخلات متوالی را معتبر تر از مداخلات یک طرفه می داند. با این حال ، این تأثیر هنوز بسیار ناچیز است و ممکن است این نتایج هنوز تحت تأثیر موضوعات مربوط به درون زا باشد.

مشکل دیگر در ارزیابی اثربخشی مداخله نرخ ارز این است که در برخی دوره ها ، بازده نرخ ارز روزانه ممکن است یک پروکسی کافی برای "موفقیت" یا "شکست" این معاملات (مشکل متغیر وابسته ") نباشد. حداقل سه دلیل ممکن برای این امر وجود دارد: (1) اثرات مداخله ارزی ممکن است بسیار کوتاه مدت باشد.(2) از طرف دیگر ، مداخلات ممکن است پیامدهای طولانی مدت داشته باشند که ارزیابی آنها بسیار سخت است. یا (3) در عمل ، هدف از مداخله ممکن است معکوس کردن جهت حرکت نرخ ارز ، بلکه به سادگی بهبود نقدینگی بازار و یا کند کردن سرعت حرکت باشد ، در نتیجه برخی از دستور را به شرایط معاملاتی بازگرداند. محدودیت داده ها ارزیابی ارتباط دو گزینه اول را دشوار می کند ، اما گزینه سوم (به ویژه ، کند کردن سرعت حرکت) در معادله 4 بررسی شده است. که در برخی دوره ها ، بازده نرخ ارز روزانه ممکن است یک پروکسی کافی برای "موفقیت" یا "عدم موفقیت" این معاملات (مشکل "متغیر وابسته") نباشد. حداقل سه دلیل ممکن برای این امر وجود دارد: (1) اثرات مداخله ارزی ممکن است بسیار کوتاه مدت باشد.(2) از طرف دیگر ، مداخلات ممکن است پیامدهای طولانی مدت داشته باشند که ارزیابی آنها بسیار سخت است. یا (3) در عمل ، هدف از مداخله ممکن است معکوس کردن جهت حرکت نرخ ارز ، بلکه به سادگی بهبود نقدینگی بازار و یا کند کردن سرعت حرکت باشد ، در نتیجه برخی از دستور را به شرایط معاملاتی بازگرداند. محدودیت داده ها ارزیابی ارتباط دو گزینه اول را دشوار می کند ، اما گزینه سوم (به ویژه ، کند کردن سرعت حرکت) در معادله بررسی شده است. دوره ها ، بازده نرخ ارز روزانه ممکن است یک پروکسی کافی برای "موفقیت" یا "عدم موفقیت" این معاملات (مشکل "متغیر وابسته") نباشد. حداقل سه دلیل ممکن برای این امر وجود دارد: (1) اثرات مداخله ارزی ممکن است بسیار کوتاه مدت باشد.(2) از طرف دیگر ، مداخلات ممکن است پیامدهای طولانی مدت داشته باشند که ارزیابی آنها بسیار سخت است. یا (3) در عمل ، هدف از مداخله ممکن است معکوس کردن جهت حرکت نرخ ارز ، بلکه به سادگی بهبود نقدینگی بازار و یا کند کردن سرعت حرکت باشد ، در نتیجه برخی از دستور را به شرایط معاملاتی بازگرداند. محدودیت داده ها ارزیابی ارتباط دو گزینه اول را دشوار می کند ، اما گزینه سوم (به ویژه ، کند کردن سرعت حرکت) در معادله 4 بررسی شده است.

معادله 4 از تغییر در بازده نرخ ارز استفاده می کند - اندازه گیری سرعت حرکت نرخ ارز - به عنوان متغیر وابسته. مطابق با این ، به جای استفاده از سطح مداخله به عنوان متغیر توضیحی ، این مشخصات از تغییر (عقب مانده) در مداخله استفاده می کند. در واقع ، معادله 4 می تواند به عنوان نسخه ضعیف تر از معادله 2 تفسیر شود ، با تمام متغیرهای مورد استفاده در معادله 2 بیان شده در تغییرات در معادله 4. [11] برآورد ضریب از این تمرین نشان می دهد که افزایش 100 میلیون دلاری در فروش(خریدها) پیش بینی می شود که ارز خارجی منجر به تغییر 0. 063 درصد بالاتر (پایین) در نرخ ارز روز بعد شود. این که آیا این امر منجر به قدردانی یا استهلاک در روز بعد می شود ، به بزرگی حرکت همان روز در نرخ ارز و اندازه مداخله بستگی دارد. به عنوان مثال ، اگر نرخ ارز در روز مداخله 100 میلیون دلاری برای حمایت از دلار استرالیا 0. 5 درصد کاهش یافته بود ، انتظار می رود که در روز بعد کاهش یابد ، اما با کمتر از 0. 44 درصد. با این حال ، اگر اندازه مداخله در عوض 1 میلیارد دلار باشد ، انتظار می رود که در روز بعد 0. 13 درصد از آن قدردانی کند. مطابق با نتایج معادله 3 ، در صورت انجام مداخلات در روزهای متوالی ، این اثرات ادامه خواهد یافت. اگرچه یک آزمایش تا حدودی ضعیف تر ، مطمئناً برای ارزیابی موفقیت برخی از مداخلات ارزی RBA در طول زمان مناسب تر است ، به ویژه آنهایی که برای آرام کردن بازارهای بی نظم طراحی شده اند نه اینکه بر میزان نرخ ارز به خودی خود تأثیر بگذارند.

در حالی که متغیرهای وابسته به جایگزین را می توان در نظر گرفت ، یا تکنیک های پیشرفته تر اقتصاد سنجی به کار رفته ، مشکل اصلی درون زا بودن بسیار دشوار است - اگر غیرممکن باشد - غلبه بر آن.

نتیجه

در این مقاله یک سری داده جدید و بهبود یافته در مورد مداخلات RBA در بازار ارز ارائه شده است. این داده ها اجازه می دهند مستندات تکامل در رویکرد مداخله در بازار ارز پس از شناور نرخ ارز. این تکامل نشانگر این است که وقتی بازارهای ارزی عمیق و مایع هستند (و حساب سرمایه باز است) ، اثرات مداخله بر سطح نرخ ارز عموماً کوتاه مدت است. علاوه بر این ، تحت این شرایط "عادی" ، مشکلات عملی در تعیین آنچه که "ارزش منصفانه" نرخ ارز وجود دارد ، نشان می دهد که برای سیاست گذاران دشوار است که به طور سیستماتیک نتایج بازار را به ویژه در زمان واقعی بهبود بخشند. با این وجود ، در موارد اختلال شدید بازار ، مداخله می تواند تأثیر تثبیت کننده مهمی در بازار ارز داشته باشد.

در این مقاله از داده های جدید برای ارزیابی مجدد ارزیابی های تجربی قبلی از اثربخشی مداخله در بازار ارز استفاده شده است. این نشان می دهد که با وجود استفاده از یک اندازه گیری بهبود یافته از مداخلات RBA ، نتیجه گیری شدید امکان پذیر نیست. محدودیت های شناخته شده این نوع تجزیه و تحلیل نشان می دهد که برآورد تأثیر مداخله بر نرخ ارز قابل درک است و حتی ممکن است منحرف باشد. علاوه بر این ، از آنجا که هدف از مداخله به سمت پرداختن به مواردی از اختلال عملکرد شدید بازار تکامل یافته است ، کمتر مشخص شده است که چنین مشخصات هنوز برای ارزیابی اثربخشی مداخله در بازار ارز مناسب هستند.

پانویسها و منابع

نویسندگان از بخش بین المللی هستند.[*]

بیشتر مطالعات مداخله را به عنوان معاملات ارزی بانک مرکزی در نظر گرفته شده برای تأثیرگذاری بر شرایط بازار ارزی تعریف می کنند (Vitale 2007). با این حال ، عدم اجماع در مورد اینکه آیا معاملات برای انباشت ذخیره یا کاهش ذخیره این تعریف را برآورده می کند (آدلر و تووار 2011). معاملات بازسازی و کاهش ذخیره RBA برای جلوگیری از تأثیرگذاری بر شرایط بازار طراحی شده است و بنابراین از سری مداخله هایی که در اینجا ارائه شده است حذف نمی شوند.[1]

این داده ها اکنون در وب سایت RBA در جدول آماری A5 در http://www.rba. gov.au/statistics/tables/xls/a05hist. xls موجود است. این داده ها سالانه با انتشار گزارش سالانه RBA به روز می شوند.[2]

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد استفاده از مبادلات ارزی برای اهداف عقیم سازی ، به بکر و سینکلر (2004) مراجعه کنید.[3]

RBA به طور معمول با هدف به حداقل رساندن تأثیر معاملات روزمره خود با اجرای معاملات در مواقعی که بازار نقدینگی است و در صورت لزوم ، خریدهای مورد نیاز/فروش را به یک سری معاملات کوچکتر تقسیم می کند تا تأثیر قیمت معاملات فردی به حداقل برسد. بشر[4]

بکر و سینکلر (2004) از "آزمون سود" برای ارزیابی اینکه آیا مداخلات تأثیر تثبیت کننده ای بر نرخ ارز اعمال کرده اند ، استفاده می کنند ، با این دلیل که اگر مداخله بانک مرکزی سودآور باشد ، باید "کم و فروخته شده بالا" خریداری کرده باشد.[5]

چهار مورد از ده ارز در واحد ارزی اروپا مورد تجدید نظر قرار گرفتند (مارک آلمانی ، گیلدر هلندی و بلژیکی و فرانکس لوکزامبورگ).[6]

همچنین برای جزئیات بیشتر در مورد این قسمت ها ، Debelle ، D'Arcy و Oslinski (2009) را ببینید.[7]

برای مرور کلی از نتایج مطالعات قبلی در استرالیا و جاهای دیگر ، به Neely (2005) و Vitale (2007) مراجعه کنید.[8]

Keas و Rigobon (2005) با استفاده از یک رویکرد اقتصاد سنجی که تلاش برای کنترل درون زا را کنترل می کند ، نشان داد که مداخلات RBA با بیشترین تأثیر در روز مداخله ، با موفقیت بر دلار استرالیا تأثیر گذاشته است. ادیسون ، کاشین و لیانگ (2003) با استفاده از یک رویکرد ترکیبی از یک مطالعه رویداد و یک مطالعه اقتصادسنجی ، نشان داد که اگرچه RBA در تعدیل دلار استرالیا موفقیت آمیز داشته است ، مداخلات ممکن است در این مواقع به عدم اطمینان در بازار اضافه شود.[9]

انتخاب یک مدل GARCH با ادبیات سازگار است. سری زمانی مالی به طور معمول خوشه بندی نوسانات را نشان می دهد ، به موجب آن تغییرات زیادی در یک متغیر تمایل به دنبال سایر تغییرات بزرگ را دارد و تغییرات کوچک تمایل به دنبال سایر تغییرات کوچک است. مدل های GARCH صریحاً این رابطه را تخمین می زنند و از این طریق قادر به تخمین خطاهای استاندارد دقیق تر از یک رویکرد حداقل مربعات معمولی هستند. تغییرات این مدل استاندارد GARCH ، به عنوان مثال یک بازیگر نمایی ، نتایج قابل توجهی متفاوت به دست نیاورد.[10]

با توجه به اینکه متغیر وابسته اکنون تغییر در بازده نرخ ارز است ، معادله 4 به عنوان یک مدل متوسط متحرک (MA) با استفاده از حداقل مربعات معمولی تخمین زده می شود. افزودن یک متغیر مداخله ای تاخیر (در سطوح) به این معادله از نظر آماری نتایج معنی داری به دست نیاورد. توجه داشته باشید که اصطلاح R-Squared دارای تفسیر کمی متفاوت تحت یک مدل MA است ، زیرا این قدرت توضیحی اصطلاح باقیمانده تاخیر را شامل می شود.[11]

منابع

Adler G and C Tovar (2011) ، "مداخله ارزی: سپر در برابر بادهای قدردانی؟" ، مقاله کار صندوق بین المللی پول WP/11/65.

Debelle G ، P D'Arcy and C Ossolinski (2009) ، "شرایط اخیر در بازار ارز استرالیا" ، بولتن RBA ، مارس ، صص 9-18.

Edison H ، P Cashin and H Liang (2003) ، "مداخله ارزی و دلار استرالیا: آیا اهمیت دارد؟" ، مقاله کار صندوق بین المللی پول WP/03/99.

Keas J و R Rigobon (2005) ، "شناسایی اثربخشی مداخلات بانک مرکزی: پرونده استرالیا" ، مجله اقتصاد بین المللی ، 66 (1) ، ص 31-48.

Neely C (2005) ، "تجزیه و تحلیل مطالعات اخیر در مورد تأثیر مداخله ارزی" ، بانک مرکزی فدرال رزرو سنت لوئیس ، 87 (6) ، صص 685-717.

Poole E و P D'Arcy (2008) ، "نقدینگی در بازار ارز بین المللی" ، بولتن RBA ، دسامبر ، صص 1-6.

Vitale P (2007) ، "ارزیابی برخی از موضوعات باز در تجزیه و تحلیل مداخله ارزی" ، مجله بین المللی دارایی و اقتصاد ، 12 (2) ، صص 155-170.

مطالب موجود در این صفحه منوط به حق چاپ است و استفاده از آنها منوط به شرایط و ضوابط مندرج در اخطار حق چاپ و سلب مسئولیت است.© بانک مرکزی استرالیا ، 2001-2023. کلیه حقوق محفوظ است. بانک ذخیره استرالیا از مردمان جزایر بومی و تورس تنگه استرالیا به عنوان متولیان سنتی این سرزمین تصدیق می کند و ارتباط مداوم آنها با کشور را تشخیص می دهد. ما احترام خود را به بزرگان آنها ، گذشته ، حال و در حال ظهور می پردازیم.

فارکس وکسب درامد...
ما را در سایت فارکس وکسب درامد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : آرش اصل زاد بازدید : 31 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 19:42